• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات realism

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تحول مفهوم «حاكميت» در قالب رويكردهاي سیاسی و بين‌المللي
        شهروز  ابراهيمي
        «حاکمیت» اگر‌چه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بین‌الملل، حقوق بین‌الملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولت‌ـ ملت‌ها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و چکیده کامل
        «حاکمیت» اگر‌چه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بین‌الملل، حقوق بین‌الملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولت‌ـ ملت‌ها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و اصل حقوقی هرگز مطلق نبوده است. در عرصة نظریه‌پردازی تحول این اصل از سده‌های 18و19 تا به امروز در نتیجة چالش‌های نظری آن و در بستر تقابل رویکردها بوده که متحول شده و به تدریج از مطلق بودن آن کاسته شده است. در این مقاله، این تحولات که در اصل حاکمیت ایجاد شده، در بستر چهار تقابل نظری کلان سیاسی بین‌المللی بررسی شده است: تقابل اول که ریشه در دورة روشنگری اروپا و سده‌های 18 و 19 دارد بین «اجتماع‌گرایی» و «جهان‌ـ میهن‌گرایی» است. تقابل دوم، «بین رئالیسم» و «ایده‌آلیسم» است که از شکل‌گیری رسمی رشتة روابط بین‌الملل تا دهة 1970 ادامه دارد. تقابل سوم بین «نورئالیسم» و «لیبرالیسم» (از دهة1970 تا 1990) و بالأخره تقابل آخر بین رئالیسم و نورئالیسم با مجموعه نظریه‌های انتقادی پس از جنگ سرد است. ویژگی عمدة این چهار تقابل که از عصر روشنگری اروپا در عرصة نظریه‌پردازی حاکمیت و دولت آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، این است که در هر یک از این تقابل‌های نظریه‌پردازی، در واقع تقابل بین ایدة حاکمیتِ محدود به سطح«دولت» و حاکمیتِ «فراتر از سطح دولت» است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رئالیسم اسلامی و درک روابط بین¬الملل مدرن
        حسین  سلیمی
        در این نوشته تلاش شده تا به دو پرسش بنیادین دربارة نگرش اسلامی در روابط بین‌الملل پاسخ داده شود. نخست آنکه آیا از دید اسلام واقعیتی خارج از ذهن انسان وجود دارد و آیا می توان با عقل انسانی به فهم مقولات واقعی دست یافت؟ و دوم آنکه آیا روابط بین-الملل امری واقع و مستحدث اس چکیده کامل
        در این نوشته تلاش شده تا به دو پرسش بنیادین دربارة نگرش اسلامی در روابط بین‌الملل پاسخ داده شود. نخست آنکه آیا از دید اسلام واقعیتی خارج از ذهن انسان وجود دارد و آیا می توان با عقل انسانی به فهم مقولات واقعی دست یافت؟ و دوم آنکه آیا روابط بین-الملل امری واقع و مستحدث است؟ در این صورت آیا شناخت عقلی از این مقوله می تواند مبنا و اساس فهم دینی از روابط بین الملل باشد؟ برای پاسخگویی به این پرسش در میان نحله‌های مختلف اندیشۀ اسلامی و شیعی، از نگرش واقع گرایانۀ علامه طباطبایی و آیت‌الله مطهری استفاده کرده ایم که خودشان آن را رئالیسم خوانده‌اند. بدیهی است مفهوم رئالیسم در این نگرش با مفهوم رایج رئالیسم در نظریه های روابط بین الملل که اندیشمندانی چون مورگنتا و والتس آن را نمایندگی می کنند، متفاوت است. این مکتب فکری با گونه ای از نگرش فقهی عقل گرا همراه و هماهنگ است که برای فهم احکام فقهی نیز برای عقل حجیتی تام قائل است. بر این مبنا نشان داده شده است که در این نگرش نه تنها به وجود واقعیت و توانایی عقل برای درک آن اعتقاد دارند، بلکه درک عقلایی انسان از پدیده های مستحدث را مبنای اصلی شناخت دینی می‌دانند. در بخش پایانی این مقاله با مروری اجمالی بر بنیادهای روابط بین الملل مدرن نشان داده شده است که کلیت روابط بین الملل و بنیادهای آن مثل کشور- ملت ها، سازمان‌های بین-المللی و اقتصاد بین الملل، اموری مستحدث اند که در دو قرن اخیر به وجود آمده و در زمان شارع وجود نداشته‌اند و نگرش اسلامی منوط به فهم عقلایی و کارشناسی آنها در وضعیت نوین است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تأثیر جهانی شدن بر نهادهای مدنی در ایران
        عباس  منوچهری فیروز  جعفری آزاده  شعبانی
        در قلمرو مطالعات علوم انسانی در دهه هشتاد میلادی، پدیده «جهانی شدن» و نیز «جامعه مدنی» در کانون توجه قرار گرفت و در این میان نسبت این دو با یکدیگر نیز در مرکز توجه و تحلیل اندیشمندان مختلف بوده است. مقوله جامعه مدنی در ایران نیز در نیمه دهه‌ هفتاد شمسی مورد توجه قرار گر چکیده کامل
        در قلمرو مطالعات علوم انسانی در دهه هشتاد میلادی، پدیده «جهانی شدن» و نیز «جامعه مدنی» در کانون توجه قرار گرفت و در این میان نسبت این دو با یکدیگر نیز در مرکز توجه و تحلیل اندیشمندان مختلف بوده است. مقوله جامعه مدنی در ایران نیز در نیمه دهه‌ هفتاد شمسی مورد توجه قرار گرفت که مقارن با اواخر دهه‌ 90 میلادی است. در این مقاله با استفاده از روش رئالیسم انتقادی، تأثیر جهانی شدن بر نهادهای مدنی در ایران تجزیه و تحلیل شده و نشان داده شده است که در سال های 1376-1390، تناظری میان تحول در نهادهای مدنی و جهانی شدن در ایران وجود نداشته است. رئاليسم انتقادي به اين معنا كه امر واقعي مورد مواجهه، یعنی نهادهای مدنی از سه سطح هستي-شناسانه، واقعيت‌مندي و داده‌اي تشكيل شده است. نهادهای عمومی (مشارکتی) به‌ عنوان سطح هستی‌شناختی امر واقع، نهادهای اجتماعی به‌ عنوان سطح واقعیت‌مندی امر واقع و نهادهای سیاسی به ‌عنوان سطح داده مند امر واقع در نظر گرفته شده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - اندیشۀ «هانا آرنت» و امکان تحول در روابط بین‌الملل
        حميرا  مشیرزاده آریا مکنت
        جریان اصلی در روابط بین الملل و به طور خاص واقع گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی ناپذیر روابط بین الملل می داند. گونه های مختلف واقع گرایی، سرشت انسان و نظام بین الملل را ذاتاً خشونت آمیز تلقی می کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت آم چکیده کامل
        جریان اصلی در روابط بین الملل و به طور خاص واقع گرایی، خشونت را از اجزای اصلی و جدایی ناپذیر روابط بین الملل می داند. گونه های مختلف واقع گرایی، سرشت انسان و نظام بین الملل را ذاتاً خشونت آمیز تلقی می کنند. نظریۀ قدرت سیاسی «هانا آرنت» به عنوان یک کنش جمعی و غیرخشونت آمیز، این فرض بنیادین را به چالش می کشد و چشم اندازی نوین به آنچه جوهر سیاست است ارائه می کند. در تفکر آرنت، مفهوم «وضعیت انسان» متضمن نفی هرگونه ذات‌پنداری یا جوهرگرایی درباره انسان است و فضای نظری جدیدی برای فهمی نوین از روابط بین الملل می گشاید که در آن، انسان ها به کارگزاران اصلی سیاسی تبدیل می شوند. برخلاف جریان اصلی روابط بین الملل و واقع گرایی به طور خاص از نظر آرنت، افراد و نه دولت ها می توانند بازیکنان اصلی در روابط بین الملل باشند (هرچند او وضعیت موجود بین المللی را چنین نمی بیند و نگاهی واقع‌گرایانه به آن دارد). در این مقاله، ما با به هم پیوستن ابعاد مختلف اندیشه سیاسی آرنت می کوشیم تا نشان دهیم که چه حوزه هایی از نظریه سیاسی آرنت با روابط بین الملل ارتباط پیدا می کند و بینش او (به ویژه زمانی که در پیوند با بینش هایی از سایر متفکران قرار گیرد)، چه زمینه ای برای طرح تغییرات ممکن در عرصۀ سیاست جهانی می تواند ارائه کند. پرونده مقاله